اگر دوباره دنیا می آمدم!

داشتم اولین وبلاگم رو (که هکر محترم هکش کرده بود و بعدا در یک عمل غافلگیرانه بهم برشگردونند!!) می خوندم. 

به پستی رسیدم که ازش همیشه خوشم میومد . حس می کنم وقتی من هم پیر بشم( مثل نویسنده ی همین مطلب) در آخرین روزهای عمرم٬ همین چیزها رو خواهم گفت! 

پس تا دیر نشده باید دست به کار بشم! 

 

                          

 

اگر میتوانستم یک بار دیگر زندگی کنم آنوقت سعی می کردم اشتباهات بیشتری مرتکب شوم، آنقدر ها بی عیب و نقص نباشم. بیشتر استراحت می کردم و نادان تر از این سفرم می شدم. 

در واقع خیلی چیزها بود که من آنها را بیش از حد جدی گرفتم، باید دیوانه تر می بودم!
 

اگر یک بار دیگر به دنیا می آمدم شانس خود را بیشتر امتحان می کردم، بیشتر سفر می کردم، قله های بیشتری را فتح می کردم، رودخانه های بیشتری را شنا می کردم،به نقاط تازه تر می رفتم و بستنی های بیشتر می خوردم. با مشکلات حقیقی رو به رو می شدم و مشکلات خیالی را کنار می گذاشتم. 

می دانید، من از آن آدم هایی بودم که لحظه لحظه ی عمرم را محتاط ، عاقلانه و سالم زیستم. 

 

اگر دوباره به دنیا می آمدم تمام لحظات زندگی ام را از آن خود می کردم. 

 

من از آن آدمهایی بوده ام که همیشه با دماسنج و کیسه ی آب جوش و بارانی و چتر نجات سفر کرده ام. اگر دوباره به دنیا می آمدم، سبک تر سفر می کردم.  

اگر زندگی از نو تکرار می شد در سپیده دم صبح های بهاری با پای برهنه به پیاده روی می رفتم و در پائیز تا دیر وقت به خانه بر نمیگشتم، چرخ و فلک های بیشتری سوار می شدم، طلوع خورشید را بیشتر تماشا می کردم و اوقات بیشتری را با بچه ها میگذراندم فقط اگر زندگی تکرار می شد.  

اما می دانید که نمی شود! 

 

نظرات 8 + ارسال نظر
گفته ها و ناگفته ها شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:57 ق.ظ http://ko60.blogsky.com/

سلام ای دوست

وچقدر شبیه به هم هستیم....

احسان شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 01:02 ق.ظ http://crosslessbridge1985.blogsky.com


خیلی زیبا بود . . .

خیلی . . .

روح نوشته هااتو حس می کنم

با افتخار لینکت می کنم خانوم خانوما

دوست داشتی لینکم کن

سبز باشی و موفق و خوشبخت

تا همیشه . . .

پاره خط! شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 01:14 ق.ظ http://khat-khaty.blogsky.com

بیا پیشم...
خوشحال میشم.

گیلدا شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:07 ب.ظ http://www.mes-jours.persianblog.ir

روزی باید دور از منطق زندگی کرد. دور از تعادل و میزان.
شاید ان روز را فقط زندگی کرده باشیم

حفره شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 01:10 ب.ظ http://www.amir-mor.blogfa.com

آری اگر دوباره به دنیا می آمدم خیلی سبک بال سفر می کردم....
درود و سپاس ...

رها پنج‌شنبه 28 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 12:42 ق.ظ

دوست عزیز ممنون. من همه جا به دنبال این مطلب زیبا بودم که یک روز خونده بودمش. دوست داشتم یک بار دیگه پیداش کنم بازم ممنون.

نگین پنج‌شنبه 5 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 08:56 ق.ظ http://honarpishehactor.blogfa.com

خیلی به دلم نشست اگر دوباره به دنیا می آمدم با صدای بلندتری می خندیدم!

مریم محمودی جعفرآبادی گمرکی پنج‌شنبه 5 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 09:00 ق.ظ http://karmandesalem.blogfa.com

درود.اگردوباره متولد می شدم تفکر مثبت را بیشتر در خودم پرورش میدادم ودر مدرسه حسابی شیطونی می کردم(من و آریا)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد