پسربچه ای با لباس ژنده ، دست و صورنی کثیف و تیره به همراه تنبکش وارد اتوبوس شد. اتوبوس به راه افتاد و پسربچه شروع به زدن و خواندن کرد هرچند که چیزی از آواز او فهمیده نمی شد اما تنبک را خوب می زند.
پس زمینه ی موسیقی او صدای کمک خواستن و پول جمع کردنش بود که از دیگران تقاضا می کرد. ناگهان زنی نشسته در صندلی ، در مقابل من، با چنان غضبی به بچه نگاه کرد و داد کشید : " بس کن، نزن ، نخون " که نه تنها پسرک بلکه تمام نگاهها به سویش چرخید.
زن شروع کرد به شکایت : " توی ماه محرم، آواز خوندنت چیه! آهنگ می زنی؟؟ شادی می کنی؟؟! اون هم در ماه عزا ! دیگه هیچی حالیشون نیست…."
بغل دستی اش که او هم چون من تعجب کرده بود گفت: " از روی دل خوش نیست. این راه پول درآوردن این بچه است! "
- " با عروسی و شادی می خواد توی این ماه پول در بیاره؟؟ دیگه چی ؟؟ حرمت همه چیز شکسته شده!! "
نگاهش با نگاهم تلاقی کرد و ثابت ماند . می دانستم که از من تایید می خواهد یا می خواهد بداند اگر با او مخالفم ، بیشتر از حرمت شکنی بگوید.
نه تایید کردم، نه تکذیب . چراکه اگر او قبول ندارد من که قبول دارم تفکر و نظر هرکس محترم است!
فقط در ذهنم به دنبال جواب سوالم می گشتم:
" آیا این طرز تفکر ، شایسته یک ایرانی با قدمت تمدن و فرهنگی چند هزارساله است؟؟ "
.
.
.
.
.
- حرمت شکنان!!! به یاد عاشورا افتادم و تغییر معنی این کلمه!
سلام.
راستش یه چیزایی تو محرم حرمت شکنی به حساب میاد که من قبول ندارم.
مثلا تخمه خوردن
یا نمی دونم لبس قرمز پوشیدن
ریش نذاشتن
و........
متاسفانه ما( ایرانیان مسلمان) به ظواهر بیشتر از هر چیزی توجه می کنیم!
اگر به حسین اعتقاد داریم
تنها یادش باشیم کافی ست
نیازی به این ظاهر کاری ها نیست
بله٬ کاملا.
اکنون دیگر همه چیز ملعبه و بازیچه شده است ... حرمت شکنی! این کلمه نیز حال لغلغه زبان خیلی ها شده است ...
به هرچیزی متوسل میشن دیگه):
به نظرم تنبک زدن توی ماه محرم هم می تونه حرمت شکنی باشه و هست
من معتقدم باید به اعتقادات احترام بذاریم.
من باهات موافق نیستم:
۱- اینکه کسی به موسیقی شاد گوش بده یا سازی رو بزنه دلیل بر این نمیشه که حقیقت عاشورا رو درک نکرده باشه. هدف از عزاداری٬ درک عظمت کار حسین هست .
۲- به خاطر اینکه نباید به آهنگ شاد گوش کرد٬ به نظرت دل یک بچه ای رو که به نون شبش محتاجه باید بشکنیم؟؟!!!
بدون اغراق یکی از بهترین پستات بود
اولا از احترام به نظر دیگران که با ظرافت گفتی
و دوما از قلب حقیقت که توسط این عده نابخرد متحجر که از اسلام فقط نزدن و نخوندش رو یاد گرفته اند سخن گفتی
بعد از عاشورا من شوکه شده بودم
باورم نمیشد که بشه تو روز روشن دروغی به این بزرگی بگویند!!!
خستگیم در رفت با این نوشته ظریفت
ممنونم
تو همیشه لطف داری.
من از این متعجبم که بعضی از مردم ما که مومن هستند بدون ذره ای تامل اعتراضات روز عاشورا رو به حرمت شکنی تعبیر می کنند . کاش قبل از هر قضاوتی ٬ تعصب بی منطق رو کنار میذاشتند.
سلام
چیزیکه زیاده حرف ، چیزیکه کمه گوش شنوا
بالاخره یک روز خواسته یا ناخواسته گوش های ناشنوا٬ شنوا میشوند .... اون روز نزدیکه(:
الان که یه بار دیگه کامنتم رو خوندم دیدم ممکنه ایهام داشته باشه و سوتفاهم ایجاد کنه!
من منظورم از "ظاهرکاری" اعتراض های اون خانوم بوده نه شما و مطلب تون!
موفق باشید.
نه٬ سوتفاهمی ایجاد نشد. من متوجه منظورت شدم (:
با توجه به انتظاری که از تو میره تعجب کردم در برابر او حاج خانوم عکس العملی نشون ندادی :دی
(((((:
آره٬ خودم هم از خودم تعجب کردم ..... اما جلو خودم رو خیلی گرفتم D:
فکر کنم دارم خانوم میشم (((:
سلام چرکنویس عزیز . خبری ازت نیست؟ خوبی شما؟
این که چیز عجبی نیست توی این مملکت و توی مغز این افراد فرو کردند اسلام یعنی این و حرمت یعنی این چیزی که اینها می خوان. سالها طول می کشه تا ایران بشه ایران چند هزار ساله کوروش و زرتشت............
سلام. اگر مایل به تبادل لینک هستید لطفا اطلاع بدید.ممنون می شم. سوزیانا59
سلام. درکامنت بالا اسم وبلاگمو ناقص نوشتم. متاسفم.
همه چیز اونقدر گنگ شده که ادم به خودشم شک میکنه چه برسه یه عقاید مردم..
خدا از سر تقصیرات همه بگذرد....ایراد نه از اون بچه اس نه اون خانوم ..همه حق دارن به نظر من..
+ یه رنگی فقط گتهی کیف میده..
این قصه سر دراز داره ؟؟؟!!!!!!
من هم از این اتفاقات بسیار دیدم ولی به نظر من کار آن خانم خوب نبوده که جلو جمع به ان پسر........
ولی به هر حال سکوت بهتر از حرف زدنه چون.....
سلام
چون اغلب ما ایرانی ها در مستحبات سیر می کنیم کاری نداریم که در ماه حرام چه کارهای حرامی انجام شد و فقط گیرمان تنبک زدن یه بچه تو اتوبوسه، اونم برای پول درآوردن...
پاینده باشید...
سلام خانوم گل
من برگشتم
بابت همه ی لطفات ازت ممنونم
کاش بتونم جبران کنم
سلام کجایی؟ خبری ازت نیست.
این روز ها همه یه پا مفسر دین و قران شدند
خودشون میبرند خودشون هم می دوزند
همون بهتر که سکوت کردی و حنجره نازنینت رو ازار ندادی ...
من هم تو یه ماجرایی شبیه تو با وخامت خیلی خیلی بیشتر گیر کردم.
کارت پسندیده بود...سکوت.
من در ابتدا هرگونه ارتباط با عوامل بیگانه رو تکذیب میکنم اسنادشم موجوده!
در ادامه ارتباط نویسنده ی وبلاگو با عناصر بیگانه و سران فتنه شدیدا تایید میکنم اسنادشم موجوده!
در خاتمه ریشه کنی این خس و خاشاک را از جامعه ی آگاه و همیشه در صحنه خواستارم(البته لازم به ذکر نیست که خس و خاشاک بودن این سرباران اجتماع نیز دارای سند میباشد اصولا ما که بی سند حرف نمیزنیم!اسناد این هم ایضا موجوده!)
پایان
میبینم که وبلاگت روشن شده کلی! کس خاصی فکر کنم کامنت گذاشته!D:
بیخیال !تشکر لازم نیس !میدونم کلی ذوق کردی! فقط خواهش میکنم خودتو کنترل کن!
کلی خوشحالم کردی که سر زدی به اینجا
(:
فکر میکنم تقصیر اینها هم نیست ! معنای محرم و عاشورا رو اون طوری که باید درک نکردند ! فقط دنبال ظاهر هستند و فکر میکنن پیام همین بوده !
سلام
اومدم نبودی
بابا روشن فکررررر :دی
و کودک با عشق می خواند. صدای تنبکش طعم نان داشت. و من دنیا دنیا دوستش دارم. کاش من هم می دیدمش. استاد ساز و نان و معصومیت.
سلام سه ستاره. خوبی؟ من همان گیلدایی هستم که از پرشین بلاگ رفتم و حالا وردپرس می نویسم.
ما چه اسلامی داریم که با تنبک زدن به خطر می افته!!!