هر دم از این باغ بری میرسد!!

بابا٬ من دیگه کی هستم!!!!!!!! 

خودم هم موندم به خدا 

تقریبا همین ۲ ماه پیش بود که دومین پست پائینی رو نوشته بودم و کلی از دست روزگار و خدا شاکی بودم که چرا هنوز نوبت من نرسبده! حالا که نوبتم رسید می فهمم که این شرایط٬ اون شرایطی نیست که با شخصیت من جور باشه٬ هر چه بیشتر می گذره بیشتر دلم رو میزنه!! 

 

آواز دهل شنیدن از دور خوش است!  

 

نمی تونم احساسم رو واضح توصیف کنم اما حس کسی رو دارم که یک مدت در انتظار چیزی به سر کرده و حالا که به او رسیده داره کم کم باور میکنه که این ٬ همونی نبود که مدتها منتظرش بود!!! یه جور حس ضایع شدن پیش خودت٬ حس بی تفاوتی موقع خوندن رویاهایی که زمانی با  تمام احساس نوشته بودی ٬ حس سر کار بودن برای تمام اون مدت انتظار.

 

گاهی برای زنده نگه داشتن احساساتمون٬ باید به یک سری چیزها نرسید !! باید فقط در رویا اونها رو پرورش داد!! گاهی واقعیت اون قدر زشت جلوه میکنه که  باعث میشه تمام زیبایی های ساختگی ذهنمون رو هم دیگه نتونیم به خاطر بیاریم!! 

 

 

 هر دم از این باغ بری میرسد!! 

خدا به داد کسی برسه که بخواد با این احساسات یک روز عاشق و یک روز فارغ ما سر و کله بزنه!!  خودم گ....گیجه گرفتم دیگه چه برسه به..... 

 

 

 

نظرات 16 + ارسال نظر
اهورا- ستاره یکشنبه 15 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 12:55 ق.ظ http://ahooramazda59.blogfa.com

سلام. منتظر چی بودین که حالا دیگه جذابیتی براتون نداره؟

زهرا یکشنبه 15 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 11:10 ق.ظ http://zaneashegh.blogfa.com

سلام خوبی شما؟
سال نو مبارک امیدوارم که سالی پر از موفقیت و شادی و آرزویهای خوب براتون باشه.
پس نتیجه می گیریم که کار خدا بی حکمت نیست . اگر چیزی را به ما نمی ده یه خیری توش هست بی دلیلی نیست.

شهاب یکشنبه 15 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 03:34 ب.ظ


بله...

خاطره یکشنبه 15 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 05:18 ب.ظ http://khaterehkh.blogsky.com/

شاید چون تصوری که داشتی با واقعیت فرق داشته
بهتره واقعیت رو ببینی

کرم سیب یکشنبه 15 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 05:29 ب.ظ http://alirezabt.mihanblog.com

به قول خودت : " دیش دین درین دین " و اینا :دی

آره! شناختمت D:D:

احسان یکشنبه 15 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 10:09 ب.ظ http://ehsannights.persianblog.ir/

منم گاهی اینجوری می شم
تک لحظه هایی گذرا . . .

فاطیما دوشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 02:22 ق.ظ

همیشه همینطوره.برای اینه که آدمها قانع نیستن...تنوع طلب شدن.هیچ چیزی دیگه جذابیت واقعی خودش رو نداره.هیچ چیزی نمیشه باعث دلخوش بودن بشه.
همون رویا بمونه بهتره ...چون رویاها هنوز واقعی نشدن تا از بین برن.

زندگی خسته کننده شده و هیچ بلائی هم نیشه سرش آورد.

حاج نوید صلواتی (ماهیها در آب میمیر دوشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 11:22 ق.ظ http://haj-navid.blogfa.com

سلام چرکنویس عزیز
سال نوی شما مبارک آرزو میکنم که امسال برای شما سالی خوب و خوش و پر از رستگاری باشد و روزگاری زیبا در کنار خانواده محترمتان را گذران باشید
نوشته تان خیلی جالبی بود و تعجب برانگیز . به امید خدا کنار می آیید با این وضعیت!

موفق و پاینده باشید

.
.
.

وبلاگی جدید و متفاوت را از بنده شاهد هستید! ( وبلاگهای قبلی هم کماکان مشغول به کار هستند!)
سری بزنید
http://haj-navid.blogfa.com
تا بعد
بدرود

لیــــــــــلی دوشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 02:14 ب.ظ http://leyli.blogfa.com

فکر کن که بری ... که برسی ... با اینکه امکان نداره ! ولی برسی به سراب برسی به کوراب ... آخرش چی !؟ هیچی ... ! تو خودت و کشتی که برسی به سراب ... غافل از اینکه این فقط یه سرابه !
رسیدن به آرزوهامون این روزا این شکلی شده رفیق :|

عطر باران دوشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 05:14 ب.ظ http://sepidehmani.blogfa.com

چقدر سخت است تحمل این باتر سنگین

ویونا دوشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 05:17 ب.ظ

سلام نازنین
سال نو مبارک
امیدوارم تعیطلات خوبی رو گذرونده بودی
ادم از نیم ساعت بعد خودش خبر نداره
و از همه مهمتر ما ادمها کمترین اطلاعاتمون تو زندگی راجب خواسته ها و توانایهامونه !!!!!!

پرتقال بانو دوشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 11:15 ب.ظ http://www.porteghalbanoo.blogfa.com

اغلب انتظار هر چیزی قشنگتر از رسیدن به اونه.اینو خیلی وقته بهش رسیدم ولی حیف که تا بهش نرسیدیم این حرفا تو کله مون نمیره و کلی فرصت از دست میدیم

علیرضا چهارشنبه 18 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 04:30 ب.ظ http://www.taraqe.blogfa.com

اتفاقا منم از این نوشته شخصیت گ...(بوق)گیجه گرفتم
بابا بدون سانسور مینوشتی

سانسور در گوشت و پوست و خون ماست!!!

alele پنج‌شنبه 19 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 06:24 ب.ظ

سلام سال نو مبارک! آیا منظورت چه هست؟ اومجوری که فکر میکردی نبود؟ بیخیال بابا ! چه چیز این دنیا اونی هست که ما میخواستیم که این دومیش باشه؟
اون یه نظریه بود یه نظریه دیگه هم هست که چون تو پدر مادرتو خیلی اذیت کردی و به حرفشون گوش نکردی و آنها را دق دادی خدا این بلا را بر سرت نازل کرده تا قدر عافیت بدانی!
حالا هر کدوم و دوس داشتی بگو واست بپیچم!

تو هم با این نظریه هات D:
باز اولی از دومی بهتر بود.

خوشحالم میکنی که به اینجا سر می زنی...... ذوقیدم، کلی.
ممنون (:

.. شنبه 21 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 02:16 ب.ظ http://www.shab00ne.blogfa.com/

سال نو با یه علمه تاخیر مبارک//
راستش منم از این نظر شبیه توام..با این تفاوت که من قبل از رسیدن به چیزی میدونم بعد از وصال دیگه نمیخوامش..واسه همین براش تلاش نمیکنم..اخلا واقعا عجیبیه..٬

حاج نوید صلواتی (ماهیها در آب میمیر سه‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 07:28 ب.ظ http://haj-navid.blogfa.com

تنوع خوبه دیگه!!! باید دنبال کسی باشید که اونم متنوع باشه!!
قسمت دوم هفته آینده!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد