این قدر از من فاصله نگیر... بیا... بیا تا حس کنیم هنوز چون ۲۰ ساله ها هستیم که با یک نگاه عاشق می شوند و با شنیدن تن صدا به آسمان می روند.
بیا ٬ هنوز هم من شور و شوق جوان های عاشق پیشه را دارم٬ هنوز هم توانایی بازی کردن نقش شیرین ها را دارم.هنوز هم دوست دارم که به طور اتفاقی(!) دستانمان با هم آشنا شوند٬ هنوز هم دوست دارم چشمانمان زیر زیرکی به دیگری خیره شوند٬ هنوز هم دوست دارم که موقع رد شدن از خیابان تو راهنماییم کنی٬ هنوز عاشق میشوم وقتی در همه ی کارها حق تقدم خانوم ها را جهت جلب توجه من لحاظ کنی .
بیا٬ ببین٬ میشود عقل را برای مدتی کنار گذاشت.همیشه عاقل بودن کار کسالت آوری است. همیشه پایبند به اصول بودن آدم رو دلمرده میکنه.گاهی هم باید از خط خارج شد. گاهی هم باید با سرعت غیرمجاز رفت . مرزها هیچ وقت تضمین کننده ی خوشبختی نبودند پس چرا ما ٬من و تو٬ اینقدر به آنها وفاداریم؟!
کمی نزدیکتر بیا٬ این دیوار شیشه ای را بشکن تا روح مرا هم بتوانی ببینی . کمی خالص تر باش ٬ کمی شفاف تر باش تا لحظه را حس کنیم نه به امید آینده و نه با یادی از گذشته! بیا به هم عادت نکنیم. غفلت هرچیزی را به سرعت به انتهای خود خواهد رساند!
فقط بیم این دارم که به ناگاه بی هیچ مقدمه ای تصمیم به فراموشی تو بگیرم که آن زمان مرگ این ما فرا رسیده است.از خودم در آن زمان می ترسم!
پرواز
جز بال
آسمان نیز می خواهد!
خواهشاً
یک کم بیشتر به چیزی که دیدی (درباره الی) فکر کن
و
اگر به نتیجه ای رسیدی
حتما برو دوباره ببین
...
نزدیک هم نمی یام
بی خود اصرار نکن
حالا جون ما یه کم نزدیکتر بیا!!((:
فکر کردم ولی باز هم به نتیجه ای نرسیدم!! خوب خوشم نیومد.پیام خیل مهمی از فیلم نگرفتم. تو به چه نتیجه ای رسیدی؟؟
همون قدر که قشمگ احساست رو نسبت به جریانات اخیر در پست قبلی نشون دادی به همون زیبائی این متن عاشقانه رو نوشتی
یعنی در هر صورت میتوان عاشق بود
پرواز جز بال اسمان نیز میخواهد
جمله آخر خیلی با مفهوم بود
اما نزدیک تر...اگر فرامش کنی چه؟!
بیاید خیلی خوب است.فقط اگر بیاید....
حالم بهتر شد آپ می کنم.
سلام دوست عزیز . این نوشته ها مال خودته یا از جایی کپی کردی . خودت می دونی چی نوشته ؟ در هر جمله و در هر کلمه دنیایی از لحظات نا گفته وجود داره . اصلا نمی دونم منظورت از این حرفها چیه یا شخص خاصی مد نظرته ؟ چون نمی دونم اینها ماله خودته یا نه ؟ اگه هم بدونم باز هم مطلب جالب و پر از علامت سوال است . نمی دونب مطلب نوشته شده به گذشته بر می گرده یا تازگی داره ؟ می بینی چی نوشتی نوشته هات پر از سوال بی جوابه کاش می شد جوابشو تو .............. پیدا کرد. ;)
فکر نمی کردم این همه علامت سوال واست پیدا بشهD:
تمام مطالب وبلاگ ، مطالب خودم هست اگر نباشه اسم نویسنده رو میذارم.
جواب بقیه سوالاتت رو هم میشه حدس زد. دیگه احتیاج به توضیح نیست!!
سلام چرکنویس عزیز
بسیار زیبا بود دلنوشته تان .همه زیبایی همه عشق و همه دلدادگی
خیلی وقت بود خدمت نرسیده بودیم
موفق و پاینده باشید
با احترام
چه زود نوبت عاشقی رسید
خوب است
دوست خوب ترم :
مهم نیست من به چه نتیچه ای رسیدم.
نگفتم فکر کن که چه فیلم خوبیه! گفتم فقط به چیزی که دیدی، فکر کن...
پیشنهاد دوستانه : هنگام دیدن فیلم، خیلی به فکر پیام فیلم و کلاً پیام گرفتن از آن نباش. ممکن است به این خاطر، خیلی از لذت ها را از دست بدهی...
نباید با دیدن آخر فیلم خیالت راحت بشه...
سعی کن یک کم خودت و جدی بگیری...
به این فکر کن که شاید ماجرا اونجوری نباشه که نشونت دادند، که دیدی
به مکالمه های فیلم فکر کن (مکالمه های تلفنی)
توی فیلم همه به هر نحوی دروغ می گن. فکر نمی کنی هنوز دروغی مونده باشه که بهت گفتن و تو نفهمیدی؟... فکر نمی کنی شاید دوغگوترینشون کارگردان باشه؟
چون پرسیدی تو به چه نتیجه ای رسیدی، گفتم.
من از سینما که بیرون اومدم، با شناختی که از کارگردان فیلم داشتم، نتونستم خودم و راضی کنم که فیلم و اونجوری که دیدم قبول کنم.
سه ساعت پیاده تو خیابونا رفتم و بهش فکر کردم (حتماً می گی چه خُلی گیر ما افتاده)
دو روز بعد دوباره رفتم فیلم و دیدم. اما این دفعه تنها نرفتم. دو نفرو هم با خودم بردم. بعد از فیلم هم شروع کردم به سوال پیچ کردنشون... اگه بخوام کامل توضیح بدم، طولانی تر از این می شه و می ترسم ادامه کامنت و نخونی...
فقط همین قدر بدون که داداشم وقتی از سالن اومد بیرون، کلی بهم توپید که این دیگه چه فیلمی بود؟ کله ش و می تونم تو یه خط برات تعریف کنم و... جالب اینکه بعد از اینکه یه خرده باهاش حرف زدم و یه خرده سوال پیچش کردم و یه خرده موند و... یکی دو روز بعدش، یه چیزایی کشف می کرد و یه سوالایی ازم می پرسید که مونده بودم هاج واج
با تمام این حرفا هنوز هم می تونی بگی که از فیلم خوشت نمی یاد. اینا رو نگفتم که بگی فیلم خوبیه...
ولی دیگه نگو که پیام مهمی از فیلم نگرفتم و سر و ته نداره.
./ درووووووووووووووووووووووووووود./ خواندمت باز هم می ام./
./
پرواز
جز بال
آسمان نیز می خواهد!
وبلاگ زیبایی دارید.
نمی یام تو می خوای منو بخوری من میدونم .نزدیک نمییام تو خطرناکی . نمیخوام
الان دقیقا یک هفته ازگار است که منتظر مطلب جدید تو هستم
پس کجائی خانوم کوچولو
سلام
با اجازه کمی تغییرش میدم
آسمان آبی و صاف نیز میخواهد
دروووووووووووود/ بروزم قدم روی چشمهیم نمیگذارید؟؟؟
باحال بود ولی این صفحه ی نظراتت از اونم باحال تره;)
خیلی زیبا می نویسی
نوشته هاتو خیلی دوست دارم
یه حس خیلی قشنگ به آدم میده
بابت ای حس از تو ممنونم
همه چیز سر جاشه
جمله بندیات زیبا و به یاد موندنین
تو تنها کسی هستی که بهت قول می دم همه ی نوشته های وبلاگتو بخونم
راهتو ادامه بده
سبز باش و عاشق
تا همیشه . . .
بعضی وقتها از دور فقط قشنگه وقتی مری جلو حالتو بهم می زنه.گلم کسی که دست دست می کنه ارزش فکر کردن نداره.چون عشق نمی تونه منتظر بمونه.پس عشقی تو کار نیست