چند روزیه که خونمون پر از مهمونه ..... دور هم بودن .... خندیدن ... تعریف کردن .... لذت بردن ....
چیزی که من همیشه ازش لذت می برم !
.
.
.
.
پس چرا الان دلم اینقدر گرفته؟؟ چرا با وجود این همه شلوغی ، باز هم احساس تنهایی می کنم؟؟ دلشوره دارم!
.
.
.
درسته ... یادم نبود .... چه دلیلی بهتر از این؟!! .... امروز جمعه است .... و مثل همیشه عصر جمعه ، دلگیرترین زمان هفته ....
تا جایی که یادمه همیشه عصر جمعه همین طوری بوده و هست اما هیچ وقت ارتباط این ساعت از روز با غمگین بودن رو نفهمیدم!!!!