این شعر رو خیلی دوست دارم.
کچل این شعر رو در آخرین صفحه ی powerpoint در دفاعش گذاشته بود! البته در وبلاگش هم گذاشته و من دزدکی اون رو برداشتم!!!!
*امیدوارم کسی من رو لو نده .... مخصوصا قولقول*
روزی ما دوباره کبوترهای مان را پیدا خواهیم کرد
و مهربانی دست زیبائی را خواهد گرفت.
روزی که هر لب ترانه ئی ست
تا کمترین سرود، بوسه باشد.
روزی که تو بیائی برای همیشه بیائی
و مهربانی با زیبائی یکسان شود.
روزی که ما دوباره برای کبوترهای مان دانه بریزیم ...
و من آن روز را انتظار می کشم
حتی روزی
که دیگر
نباشم.
این از قشنگ ترین شعرهای احمد شاملوست
بلی.
خوش سلیقگی کردی دوست عزیز
خیالت راحت.
اگه رفرنس نمیدادی ممکن بود لو بری.
یا حق.
قولقول