روزمرگی یا مردگی؟

 

                            

 

نفس کشیدن سخت شده

اکسیژن نیست

 دلم هوای تازه می خواد ، هوایی که بتونم یک نفس جانانه ی عمیق بکشم

 به خاطر نفس کشیدن مداوم از راه دهن ، گلوم خشک شده

 

 

صدای خس خس ٬شبیه پیرزنی که در بستر مرگ دراز کشیده  و با هر بالا پایین رفتن شکمش، صدای خس خس به گوش می رسه  .... زمان چه کند سپری میشه!!

 

باز هم اینترنت ! یاری که همیشه با دستان باز از من استقبال می کنه اما این بار حتی از آن هم خسته شدم، تکراری بی هیچ جذابیتی...

Baghlava  ، on هست اما کششی برای بودن نیست!

 

 

خبری از کار نیست ، خبری از آسایش روحی نیست، خبری نیست...

اینجا به جز انسان هیچ چیز ارزان نیست!

 

 

پس فردا شروع دوباره ... شروعی که پایانش معلوم نیست!!!!

 

 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
حوت دوشنبه 20 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:39 ب.ظ http://19feb20march.blogfa.com

خدایی هرچی گفتی حرف حق بود

کورال سه‌شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 07:22 ق.ظ http://carpediem.blogfa.com

در پی این روزمرگی ها پایان هر فردایی مبرهن است...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد